گردآوری: روابط عمومی آستان شیخ صدوق
از جمله مهمترین اقدامات حضرت موسی بن جعفر (ع) که در پیشرفت فرهنگ و تمدن آن روزگار، بسیار مفید واقع شد، تاکید و ترغیب ایشان بر آموختن علم و دانش بود. امام موسی کاظم (ع) مخصوصا بر یادگیری علوم دینی تاکید فراوانی داشت و از فرا گرفتن علومی که سودی به حال شخص ندارد منع میفرمودند.
مکتب و محفل علمی آن حضرت مالامال از عالمان و جویندگان معرفت و دانش بود که جریان اسلامی- فرهنگی پدید آورد و در برابر میراث تمام تمدن ها و فرهنگ های وارداتی هماورد میطلبید. این مکتب علمی، همچنان عالمان و مجتهدانی برجسته پرورش داده و روش و اسلوب شناخت دانش های اسلامی و علوم پایه را به جهانیان عرضه داشت. فعالیت های پژوهشی و تشکیلاتی آن حضرت نشان دهنده توجه فوق العاده ایشان به جماعت صالحان و برنامه ریزی برای آینده درخشان و آکنده از طلایه داران هوشیار و بیدار ملت اسلامی بود.
در زمینه تربیت شاگردان هم امام کاظم (ع) فعالیت فراوانی داشته اند و با وجود شرایط سختی که از سوی دولت عباسیان و مخالفان حضرت برای ایشان بوجود آمده بود، نتایج خوبی در این زمینه بدست آمد و یکی از عوامل پیشرفت فرهنگ و تمدن اسلامی در سال های بعد، همین شاگردان عالم و با تقوا بود که تربیت شده مکتب اهل بیت (ع) بوده و علوم آنها را بعدها در سرزمین های اسلامی گسترش دادند.
گروه کثیری از بزرگان، دانشمندان و راویان حدیث، از کسانی که در دانشگاه بزرگ امام صادق (ع) تحصیل میکردند، هنگام اقامت او در یثرب پیرامون امام کاظم (ع) گرد میآمدند و ایشان با توانایی و نیروی بسیار، آرا و عقاید خردمندانه در فقه اسلامی ابراز کردند.
گروه های متعددی از متکلمین، فقها، فلاسفه، محدثین، مفسرین، ریاضیون، مورخین، رجالیون، ادبا، شعرا و دیگر طبقات مختلف علمی بعد از امام صادق (ع)، متوجه مقام علمی الهی امام موسی بن جعفر(ع) گردیده بودند و از کمالات و فضائل و دانش او استفاده میکردند.
همچنین پس از رحلت امام صادق (ع) بسیاری از یاران خاص پدرش به امامت موسی بن جعفر(ع) گرویدند، زیرا نصوص صریح امامت وی را از امام صادق (ع) روایت کردند.
در محیطی که بیست هزار دانشمند از یک مدرسه بیرون آید و به اطراف و اکناف عالم پراکنده و مشغول تنویر افکار عمومی و توسعه بساط علم و دانش گردد پیداست جنبش علمی و تحول فکری چه قدر موثر میافتد و همین حقیقت موجب شد که منور الفکرهای اطراف عالم برای دیدن دانشگاه اسلام و استفاده از آن بجانب مدینه رهسپار شدند و رهبری آنها را به جای امام صادق (ع) این بار امام کاظم (ع) عهده دار شد.
هر چند که بدلیل فضای اختناق و فشار سیاسی – اجتماعی که در آغاز دوران امامت امام کاظم (ع) توسط خلفای عباسی بوجود آمده بود تعداد شاگردانی که در مکتب امام کاظم (ع) مشغول به تحصیل شدند کمتر بود اما همین تعداد کمتر نیز تاثیر فراوانی در گسترش علوم و فرهنگ اسلامی در حوزه های مختلف علمی و فرهنگ و تمدنی بر جای گذاشتند.
در بین شاگردان امام موسی کاظم (ع) عده ای از سادات هاشمی نیز حضور داشتند و از محضر امام استفاده میکردند چرا که آنها گوهرشناس بودند و به ارزش های علمی امام و تسلط کامل ایشان بر مسائل فقهی و احکام دینی و سایر علوم آگاه بودند. شیخ عباس قمی در کتاب الانوار البهیه در این مورد از قول سید ابن طاووس مینویسد:
«جماعتی از یاران خاص امام موسی کاظم (ع) از هاشمیان و پیروانش در مجلس آن حضرت حاضر میشدند که همراهشان الواحی از آبنوس بود و زمانی که امام کاظم (ع) سخن میگفتند، فرمایشات حضرت را شنیده و یادداشت میکردند و پاسخ های ایشان را در مورد احکام شرعی ثبت میکردند.
یکی از ویژگیهای امام کاظم (ع) و همچنین سایر ائمه (ع) این است که همواره به فکر هدایت و راهنمایی مردم هستند. حضرت موسی بن جعفر(ع) حتی زمانی که در زندان هارون الرشید هم که بود با اصحاب و شاگردان در ارتباط بوده و به فکر شیعیان و سایر مردم بود.
در این زمان با اینکه شدیدترین تدابیر و مراقبت ها در مورد امام وجود دارد، در عین حال امام با یاران خویش در بیرون زندان ارتباط برقرار میسازد و جانشین خود یعنی امام بعدی را معرفی میکند.
یکی از محورهای مهم فعالیت های علمی و فرهنگی امامان (ع)، بخش احتجاجات و مناظرات آن بزرگواران با دانشمندان ملل مختلف و رهبران افکار و مکاتب فکری عصر خود میباشد.
امام کاظم (ع) در مناظرات زیادی شرکت کردند و در تمامی این مناظرات مقتدرانه علما و بزرگان سایر فوق مذهبی را مغلوب علم امامت خود می ساخت. یکی از دلایل حضور یافتن امام در این جلسات مناظره آگاه سازی مردم از ماهیت مکاتب و فرق ساختگی بود. این اقدام امام کاظم (ع) علاوه بر برداشتن پرده از چهره درونی و بیمایه این مکاتب و گروه ها، اهمیت دیگری هم داشت که آن جذب مردم بسوی علوم اصیل اسلامی و خاندان عصمت و طهارت (ع) بود.
حضرت موسی بن جعفر(ع)، علاوه بر اینکه خود شخصا در یک سری از این مناظرات شرکت میکردند، عده ای از شاگردان نخبۀ خود را هم برای این کار تربیت کرده بودند که توانایی داشتند در این گونه مجالس شرکت کرده و از حقانیت اسلام ناب و تشیع دفاع کنند.
امام کاظم (ع) همچنین در طریق اعتلای فرهنگ عامه، متکلمان، فقها، محدثان و مفسران بسیاری را پروراند و به نقاط دور و نزدیک اعزام داشت، مناظره کنندگان نیرومندی تربیت کرد که می توانستند با فرق گوناگون به مناظره پرداخته و حقایق و اسرار دین را به دیگران بیاموزند.
امام (ع) با همۀ محدودیتی که داشتند مایۀ شکوفایی دانش و بالا رفتن سطح آگاهی مردم شدند. با مکاتب انحرافی در افتاده و با مباحثات و مناظرات موجبات اعتلای اسلام را فراهم کردند.
امام کاظم (ع) اصحابی را که قدرت بحث و جدل داشتند، تشویق میکرد تا با مخالفان به بحث بپردازند و عقاید کلامی شیعه را که گاه به صورت محرف در دست بود بیان کنند. این تلاش ها از سوی امامان شیعه و اصحاب آنان، با وجود همۀ محدودیت ها سبب شد تا عقاید اهل بیت (ع)، بنیاد فکری شیعه را تشکیل داده و اسلام درست و بدور از تحریف، از طریق اهل بیت باقی بماند.
یک نکته حائز اهمیت در مورد این دوران این است که بدلیل افزاش تعاملات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، عده ای از شخصیت های سیاسی، بازرگانان و علما از نقاط مختلف جهان به سرزمین های اسلامی میآمدند و بعضا با انبوهی از سوالات و شبهات در مورد آخرین دین الهی مواجه بودند که در صورت ارائه پاسخ های صحیح و روشن و مستدل، ای بسا آنها مسلمان شده و به عنوان یک مبلغ به سرزمین های خود باز میگشتند. اما خلفای عباسی با وجود اینکه از موقعیت ممتاز علمی و دینی امام کاظم (ع) در جامعه آگاهی داشتند اما این افراد بیگانه را به امام موسی کاظم (ع) ارجاع نمیدادند.
دلیل این امر هم مشخص بود، اگر این کار انجام میشد موقعیت امام هم در داخل و هم در خارج از سرزمین های اسلامی بشدت ارتقا یافته و همگان بر شایستگی امام برای خلافت و عصبی بودن آن از جانب عباسیان پی میبردند.لذا جلوی این ملاقات ها را گرفتند و با این کار ضربه بزرگی به اسلام زدند و مانع تبلیغ اسلام اصیل در دنیا شدند.
برای آگاهی بهتر در مورد تأثیرات این آثار فرهنگی می بایست ابتدا شناخت مناسبی از شرایط سیاسی و فرهنگی و اجتماعی آن دوران داشته باشیم تا بتوانیم قضاوت مناسبی در مورد این موضوع داشته باشیم.
قطعا اگر شرایط برای امام موسی کاظم (ع) مهیاتر میشد و آن قدر محدودیت و فشار بر روی روابط و آمد و شدها و جلسات و… حضرت موسی بن جعفر(ع)نبود و اگر آزادیها در حد یک شهروند معمولی به امام کاظم (ع) داده می شد و با آن گستردگی تحت نظر نبودند طبعا ده ها برابر این آثار در دسترس بود.
آثار فکری امام کاظم (ع) که اصحاب و شاگردانش را بهره مند ساخت از والاترین آثار فکری است که رهبران اسلامی از خود به یادگار گذاشته اند و از جمله گرانبهاترین میراث های علمی است که از دانشمندان اسلامی به جا مانده است. آثار آن بزرگوار مشتمل بر بسیاری از علوم همچون حکمت، کلام، فقه، حدیث، تفسیر و دیگر علوم است. علاوه بر اینها، سخنان گهربار و نظرات گرانقدرش که شامل: آداب زندگی اخلاق و قوانین اجتماعی می باشد و تمام اینها به برجسته ترین شکل فصاحت و بلاغتی ادا شده که در حد اعجاز میباشند.





