حضرت شیخ صدوق شخصیتی چند بعدی و دارای صفات و ویژگی های کم نظیری نسبت به سایر محدثین و متکلمین بود. برای شناخت عیار علمی افراد بزرگ، معیارهایی نظیر توجه علما و فضلا به آن شخص، توجه عموم مردم، عنایت حکام و دولتمردان، آثار و کتب ، منش و روحیات اخلاقی و … را در نظر میگیرند. مرحوم شیخ صدوق در جایگاهی قرار گرفته بود که سردمداران دولت «آل بویه» به او توجه داشتند و در معادلات مذهبی و فرهنگی وزنه معتبری بشمار می رفتند. شیخ صدوق صاحب کرسی درس و بحث و مناظرات و مباحثات در اقصینقاط ایران و عراق بود و نتیجه این حضور گسترده، تربیت ۲۸ عالم در تراز خودش شد که یکی از آنان مرحوم «شیخ مفید» است. از دیگر طرقی که ما را به جایگاه علمی شیخ صدوق میرساند، آثار و نوشتههای اوست. عمر با برکت این عالم بزرگ شیعی، منجر پدید آمدن کتب بزرگی شد که برخی از آنان از اهمیت ویژه ای برخوردارند هر کدام از این آثار به عنوان یک منبع مهم اسلامی به حساب میآید به طوری که عالمان و نسلهای بعد از شیخ، همگی از زحمات علمی او محظوظ و بهرهمند شدند. صدوق اگر دست به نگارش می زد قصدش اثبات دایره وسیع اطلاعاتش نبود بلکه با توجه به احساس تکلیف و نیاز، مجموعه های ارزشمندی را خلق کرد. وی در واقع خود را وقف خدمت به مکتب و اعتقادات اسلامی و شیعی کرده بود و بی محابا در این میسر هر نوع ناملایماتی را به جان می خرید. اگر با امیران آل بویه حشر و نشری داشت از این معبر عایدی شخصی برای خودش طلب نمی کرد، بلکه سعی داشت از موقعیت و شرایط مساعد در نشر و گسترش فرهنگ شیعی و مقابله با انحرافات فکری بهره بجوید و شیعیان را مورد حمایت همه جانبه قرار دهد. یکی از نقاطی که شیخ صدوق را تبدیل به شخصیت ممتاز عصر خود کرد، این بود که او با توجه به نیاز و سؤالات جامعه، دست به اقدام میبرد، این اولویتسنجی او را به قله برجستگی و اهمیت رساند. این توجه به اولویتها، موجب شد، او گاهی مناظره کند، گاهی کتاب بنویسد، گاهی مسافرت رود تا میراث علمی شیعه حفظ شود و زمانی هم بر بالای منبر مردم را موعظه کند، گاهی نیز پیشرو در ممانعت از تشدید اختلافات مذهبی شود. شیخ صدوق در زمانهای زیست میکند که باید با درنظر گرفتن یک روش، پیش رفت تا به ورطه افراط و تفریط نیفتاد. شیخ صدوق را باید یک «محدث متکلم» بدانیم یعنی اینکه نه چون اخباریان محض، سعی در ظاهرگرایی دارد و نه چون معتزله و عقلگرایان افراطی بیتوجهی به آثار منقول کند. این شخصیت متعادل هم به عقل و هم به نقل به ضرورت توجه شایانی دارد. او یک اصولگرای واقعی بود و بر سر اندیشه های ناب دینی هیچگونه مماشات را بر نمی تافت و سر سوزنی از اعتقادات اصیل اسلامی کوتاه نمی آمد. صدوق کوشش گری بود که برای دست یافتن به معارف دینی مجاهدت و پایمردی بسیاری داشت و یاس و ناامیدی در قاموس او معنایی نداشت.





