محمد بن حسن حرّ عاملی معروف به شیخ حر عاملی، محدّث، شاعر و فقیه نامور امامی قرن یازدهم و از عالمان مهاجر جبل عامل به ایران می باشد. وی به «صاحب وسائل» نیز مشهور است. شیخ حر عاملی از شاگردان پدرش علامه شیخ حسن بن علی حر عاملی، عمویش علامه شیخ محمد بن علی حر عاملی، علامه شیخ عبدالسلام، شیخ زینالدین بن محمد نوه شهید ثانی، علامه مجلسی، فیض کاشانی، علامه سید هاشم بحرانی و دیگر بزرگان عصر خود به شمار میرود. وی تا سن چهل سالگی در جبل عامل زندگی نمود و در طول این مدت دو بار به سفر حج مشرف شد. سال ۱۰۷۳ از جبل عامل به عراق رفت و سپس برای زیارت امام رضا (علیهالسلام) راهی ایران شد و تا آخر عمر در آنجا ماند و به تدریس و تألیف پرداخت. ایشان شاگردان بسیاری تربیت کرده و تالیفات ارزندهای نگاشته که مهمترین و مشهورترین آنها کتاب وسایل الشیعه که از مهمترین کتابهای حدیثی متأخر شیعه و پر مراجعهترین منبع حدیثی فقهی نزد عالمان امامیه است. حر عاملی به عنوان یکی از محدثین شهیر متاخر می گوید: شیخ طوسی و نجاشی و دیگران از علمای رجالی مشهور و علامه صریحا نگفته اند شیخ صدوق ثقه است اما آنان از او مدح و ستایش های جلیل کرده اند که اگر نگوییم این مدح ها ترجیح بر توثیق ندارد کمتر از آن هم نیست و آن ها تنها بدین جهت تصریح به توثیق او را ترک کردند زیرا آگاه به جلالت و بزرگی او بودند و این سبب بی نیازی از تصریح به توثیق بوده است به دلیل مشهور بودن وضعیت صدوق و این از معلوماتی است که در آن شکی نیست و بر این مطلب ادله دوازده گانه دلالت می کند» به برخی از این أدله شیخ حر عاملی اشاره می کنیم : ۱- آنان تصریح کرده اند بلکه اجماع دارند بر این که روایاتی که صدوق راوی آن ها است صحیح است و هیچ کس را نمی بینی بر این مطلب توقف کرده باشد. جمیع علمای متقدم و متأخر را اگر نظراتشان را بررسی کنی نمی بینی یکی از آنان روایتی را تضعیف کنند بسبب وجود شیخ صدوق در سندش حتی شیخ حسن در منتقی الجمان با این که در حدیث صحیح به اصطلاح معروف حساسیت زیادی دارد اما احادیث صدوق را صحیح می شمارد. این عمل جمیع بزرگان متقدم و متأخر صریح در توثیق صدوق است و این در واقع اجماعی از آنان بر وثاقت شیخ صدوق است. ۲- جمیع علمای امامیه اجماع دارند بر اعتبار کتب أربعه و اعتماد به آن ها و عمل به آنها و شهادت به این که منقول از اصول اربعمئه می باشند بلکه بعضی مدعی انحصار اخبار مورد اعتماد در آن ها هستند بدون اینکه فرق بگذارند بین کتاب صدوق ( الفقیه) و غیر آن بلکه عده کثیری از علما کتاب شیخ را بر سایر کتب اربعه ترجیح می دهند و روایات مرسل شیخ را قبول می کنند تا چه رسد به روایات صحیح و مسند او را و این صریح در توثیق مولف کتاب است. ۳- علمای حدیث و رجال چه متقدمین و چه متأخرین همه آنان توثیق صدوق و مدح او در رجال و افراد را قبول می کنند بلکه مجرد روایت کردن صدوق از یک فرد را دلیل بر حسن حال آن فرد می گذارند بلکه دلیلی بر توثیق او می گذارند و اصلاً تصور نمی شود آنان توثیق فردی را قبول کنند در حالی که آن فرد را ثقه ندانند. ۴- جماعتی از بزرگان علمای امامیه از شیخ صدوق اجازه روایت گرفته و از او أکثر اصول اربعماه بلکه اکثر کتب شیعه را روایت کرده اند مانند شیخ مفید و تصور از شیخ مفید و امثال او نمی شود که از غیر ثقه طلب اجازه کنند و آن اجازه را در نقل این کتب مهم قبول کنند. ۵- علمای شیعه در کتبشان فتاوی صدوق و اقوال و احتجاج ها و استدلال ها او را نقل کرده ( مانند آنچه در مختلف الشیعه و …است) همچنین در اجماعی که صدوق با آن مخالفت کرده طعن وارد می کنند و این دلیل بر وثاقت صدوق نزد آنان است زیرا شرط مفتی عدالت و ثقه بودن و امانت است ( واین یعنی صدوق نزد آنان از افراد موثق است.) روشن شد این سخن شیخ حر عاملی که می گوید بزرگان رجال تصریح به ثقه بودن صدوق نکرده اند به دلیل انکه ثقه بودن صدوق نزد آنان مسلم و مشهور بوده است و شأن او برتر از آن بوده که او را توثیق کنند لذا تنها به مدح و ستایش او پرداخته اند بر پایه چه مستنداتی است. مرحوم آیت الله العظمی خویی نیز می آورد که مدایح و ستایش هایی که از صدوق شده است نافذتر است از اینکه صراحتاً تصریح به وثاقت او شده باشد و عظمت شیخ به قدری است که جای شک در آن نیست.





