از جمله مزیت های حضرت شیخ صدوق این است که آثار و کتب تالیفی ایشان که در زمینه های مختلف به رشته تحریر در آمده اند در طول اعصار مختلف مورد استناد و دستمایه تالیف و تدوین کتب بسیار ارزشمندی شده اند. کتاب النبوهکتابی به زبان عربی در باب شناخت انبیا و اوصیای الهی است . این اثر همچون کتاب” مدینه العلم” شیخ صدوق از بین رفته اما با مراجعه به متون روایی و حدیثی که در آنها از این کتاب و احادیث آن استفاده شده است، میتوان به نمایی کلی از محتویات و احادیث آن دست یافت. کتابی که بعد از شیخ صدوق تالیف شده و در آن به دفعات مختلف از کتاب النبوه شیخ ،مطالب و احادیثی در باب انبیای عظام نقل شده کتاب “قصص الانبیا قطب الدین راوندی” است . با نگاهی گذرا به آنچه قطبالدین راوندی در کتاب قصص الانبیا خویش آورده بر ما مشخص میشود که او اخبار موجود در این کتاب را از محمد بن علی بن موسی بن بابویه “شیخ صدوق” گرفته است . چنانکه میرزا عبدالله افندی در ریاض العلما نیز به همین موضوع دلالت می کند . اخبار و دلایل اثبات این امر چنین است الف_ بیشتر احادیثی که راوندی نقل میکند با همان سند و متن و یا با اندکی اختصار در آثار صدوق آمده است . ب_ قطب راوندی در سلسله اسنادی که در آغاز احادیث ذکر میکند همه آنها را به سند متصل به ائمه معصومین میرساند و از حضرت شیخ صدوق نیز با القابی چون “بالاسناد عن ابن بابویه” و یا “عن ابن بابویه” و یا “بهذا الاسناد” یاد کرده است . این نشان از اعتماد قطب راوندی به آثار و کتب شیخ صدوق دارد و حاکی از آن است که او از کتب صدوق نقل میکرده است. از جمیع گفتهها میتوان به این نتیجه مهم دست یافت که راوندی اخبار و احادیث منقول در القصص را از یک کتاب خاص شیخ صدوق که منحصراً در این باب به نگارش درآمده ،اخذ کرده است. اگر به دقت به فهرست آثار شیخ صدوق نگاه کنیم فقط به دو کتاب برمیخوریم که مناسب این موضوع تالیف شده است. کتاب” النبوه” و کتاب “جامع حجج الانبیا” البته بر اساس شواهد و قرائن تقریباً مشخص میشود که منبع راوندی که در تالیف القصص استفاده نموده، همان کتاب النبوه است نه جامع حجج الانبیا. همچنین با مراجعه به کتب علمای عظام و معاصرین قطب راوندی در قرن ششم هجری نقلهایی که از کتاب النبوه نمودهاند به قطع میتوان وجود این کتاب را در آن دوره به اثبات رساند. از جمله شیخ طبرسی در کتاب مجمع البیان خویش روایات متعددی را از کتاب النبوه نقل کرده است . فرزند شیخ طبرسی از علمای قرن ششم هم در کتاب مکارم الاخلاق به دفعات از کتاب النبوه نقل قول کرده است. نوه شیخ طبرسی ،شیخ ابوالفضل نیز که از دانشمندان قرن هفتم هجری است در کتاب “مشکاه الانوار ” از النبوه، حدیث نقل کرده است. ابن شهر آشوب مازندرانی هم در کتاب المناقب از کتاب النبوه روایت کرده است. سید علی ابن طاووس در کتاب “الاقبال بالاعمال الحسنه و فرج المهموم” نیز از این کتاب روایتها آورده است . جمال الدین یوسف بن حاتم شامی شاگرد محقق حلی نیز در “الدرالنظیم” از کتاب النبوه احادیثی را نقل نموده است. شایان ذکر است که قطب راوندی در کتابهای دیگرش در چند جا از این کتاب شیخ صدوق نام میبرد. میتوان گفت که کتاب النبوه کتاب حجیمی بوده است اما اینکه این کتاب از چند باب و فصل تشکیل شده بود نمیتوان به صراحت مطلبی گفت. شیخ صدوق در کتاب الخصال در روایتی در باب کسانی که پیامبر گرامی اسلام را مورد آزار و اذیت استهزا قرار میدادند، آورده است: و قد اخرجته بتمامه فی آخر الجزء ارابع من کتاب النبوه با توجه به اینکه موضوع کتاب در باب تاریخ و زندگانی انبیای عظام بوده است و قاعدتاً زندگی ختمی مرتبت در بخشهای پایانی باید مورد بررسی قرار میگرفته لذا این کتاب در چهار باب تنظیم شده است. همچنان که ابن طاووس در اقبال الاعمال روایتی از رسول الله نقل میکند و اشاره میکند که از اواخر جز چهارم منقول است.





