گزاره های شیخ صدوق در دفاع از حدیث ولایت و منزلت

پیامبر صلّى اللّه علیه وآله ۷۰ روز قبل از وفات خود در ۱۸ ذی‌الحجه سال ۱۰ قمری در راه بازگشت از سفر حجهالوداع و در مکانی به نام «غدیر خم» خطبه‌ای ایراد کرد که به خطبه غدیر معروف است. در ضمن آن خطبه، رسول خدا در حالی که دست حضرت علی علیه‌السلام را گرفته و بالا برده بود، ایشان را به عنوان جانشین خود معرفی کرد و فرمود: «مَن کنتُ مولاه فهذا علیٌ مولاه: هر کس من مولای او هستم این علی هم مولای اوست». این حدیث از مستندات شیعه برای اثبات امامت و خلافت بلافصل امام علی علیه‌السلام پس از رسول خدا صلّى اللّه علیه وآله می‌باشد. همچنین یکی از نصوص امامت حضرت علی علیه السلام حدیث منزلت است. محدثان اسلامی اعم از شیعی و سنی روایت کرده اند که پیامبر گرامی صلی اللّه علیه وآله خطاب به علی علیه السلام فرمود: انت منی بمنزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی، نسبت تو به من همانند نسبت هارون به موسی است، جز این که پس از من پیامبری برانگیخته نخواهد شد. در سند حدیث منزلت جای کم ترین تردیدی وجود ندارد، تا آنجا که ابن تیمیه که در فضایل امیرالمومنین علیه السلام روش سلبی را برگزیده و تا جایی که توانسته در آنها تردید و تشکیک کرده است، درباره حدیث منزلت گفته است: ان هذا الحدیث صحیح بلا ریب ثبت فی الصحیحین و غیرهم این حدیث، بدون شک صحیح است؛ در صحیحین (صحیح بخاری و صحیح مسلم) و غیر آن دو، ثبت گردیده است. ابوعبداللّه گنجی شافعی گفته است: صحت این حدیث مورد اتفاق است، پیشوایان علم حدیث مانند ابی عبداللّه بخاری، مسلم بن حجاج، ابو داود و ابوعیسی ترمذی، ابی عبدالرحمن نسائی و ابن ماجه در صحاح و سنن خود آن را نقل کرده اند و بر صحت آن اتفاق نظر دارند، و حاکم نیشابوری آن را متواتر دانسته است. محدثان اهل سنت این حدیث را از بیش از بیست صحابی روایت کرده اند که عده ای از آنان عبارتند از: امیرالمومنین علیه السلام، عمر بن خطاب، ابن عباس، ابوهریره، جابر بن عبداللّه، ابوسعید خدری، براء بن عازب، جابر بن سمره، انس بن مالک، زید بن ابی اوفی، زید بن ارقم، معاویه، مالک بن حویرث، بنیط بن شریط، سعد بن ابی وقاص، اسماء بنت عمیس، فاطمه بنت حمزه، حبیش بن جناده، عبداللّه بن جعفر، ابوالفیل، ام سلمه. حدیث ولایت مضمون کلیدی و شاه بیت خطبه غدیر است، مضمون آن عبارت آشنای من کنت مولاه فهذا علی مولاه است‌. علمای شیعه بر پاسداشت آن کوشیده‌اند متن خطبه غدیر به صورت مفصل و البته به صورت خبر واحد در متون حدیثی شیعه آمده است. از جمله شخصیت هایی که در تبیین این حدیث تلاش بلیغ و مجدانه ای داشته است حضرت شیخ صدوق است . شیخ صدوق در باب بیست و نهم از کتاب معانی الاخبار نسبت به گزارش و تحلیل حدیث ولایت اقدام می‌کند‌ وی ابتدا ۸ طریق و متن مختلف را از معناشناسی حدیث مطرح می‌کند که تماماً با مقصود و معنای مورد ادعای شیعه توافق دارد . در ادامه وی،از،بحث حدیثی عبور کرده و بحث تحلیلی و کلامی خویش را با دسته بندی روایات ولایت مندی ائمه شروع می کند. دسته اول در این تقسیم بندی روایاتی است که شیعیان و اهل سنت بر صدور و نقل آن متفق اند ولی در معنای روایت با یکدیگر اختلاف نظر دارند. دسته دوم روایاتی است که نقل آن‌ها اختصاص به شیعه دارد ،وی معتقد است اگر دسته نخست روایات نیز با روش درست بررسی و تحلیل شود همچنان موجبات تقویت و اثبات دیدگاه شیعیان فراهم خواهد شد. صدوق در خلال مباحث به این نکته التفات می‌ورزد که در مباحثه و مجادله روشنمند نبایستی به روایات اختصاصی فریقین استناد جست و خود نیز این انضباط و روشمندی را رعایت می‌کند‌‌. پیش از بازسازی استدلال صدوق چند نکته در خصوص روش کار وی را مرور می‌کنیم ‌. نکته اول ،صدوق در این باب و باب بعدی حدیث منزلت بر دو مبنا در مباحثه خویش پافشاری می‌کند. نخست اصل صدور روایت و تواتر آن در بین عموم مسلمانان و دوم تاکید بر عصمت نبی اکرم صلوات الله علیه ،به عبارت دیگر وی صدور روایت و در مقام بیان بودن نبی اسلام را اصل موضوع بحث قرار می‌دهد.

Scroll to Top