صدوق، پیشگام شیوخ در تقریب مذاهب اسلامی

تدوین: روابط عمومی آستان شیخ صدوق

موضوع وحدت شیعه و سنی و اجتناب از افتراق در بین مسلمین از مسایلی است که از دیر باز ملحوظ نظر بزرگان و مورد توجه عموم مسلمین بوده است.

سیره اهل بیت(ع) با اهل سنت یکی از شاخص ترین الگو ها برای تحقق وحدت اسلامی است. در این میان، سیره امام صادق(ع)، رئیس مذهب جعفری که بنیان گذاران مذاهب اهل سنت از محضرشان تلمذ و خوشه چینی کرده اند به واسطه تعامل بیشتر با اهل سنت، حایز اهمیت بیشتری است.

آن امام همام را می توان بهترین شاخصه تقریب مذاهب اسلامی در شیعه محسوب کرد که به لحاظ ارتباط فکری و فرهنگی کامل و ممتاز خود با نحله های اهل سنت، بسیار مورد تایید و توجه آنان بوده اند.

البته در تاریخ موارد متعددی برای تلاش در این ارتباط ثبت و ضبط شده است و حتی برخی خلفای عباسی و یا بعدها امرا و پادشاهانی در این خصوص اقداماتی داشته اند اما چون ماهیت آن سیاسی بوده است دوام و قوامی نیافته و پس از مدتی دچار افول و زوال شده است.

در سده های اخیر نیز با همین هدف تلاش هایی از سوی هر دو طیف برای تقویت پیوندها و تحکیم علقه ها صورت گرفته که در جای خود بسیار ارزشمند می باشند.

اما اگر به قرون اولیه استقرار تمدن اسلامی بپردازیم بدون تردید شیخ صدوق از پیشگامان بی بدیل برای تقریب مذاهب اسلامی بوده و به این منظور راهبردهای متعددی را به اجرا در آورده است.

شیخ صدوق در سال ۳۰۶ به دنیا آمد از تباری بسیار عالم و دانشمند بود که در قم زندگی می‌کرد و از پیشتازان علم حدیث و از مردان نامی جهان اسلام شد.
پدر شیخ صدوق علی بن الحسین بن بابویه قمی، از فقهای بزرگ اسلام و در زمان امام حسن عسگری (ع) و امام زمان (عج) می‌زیسته و مورد احترام آن امامان بوده است.

مرحوم صدوق مشایخ زیادی از دیگر مذاهب اسلامی داشته است که در تألیفات خویش به طور مفصل از آن‌ها نام برده است؛ به طور مثال در کتاب «کمال الدین و تمام النعمه» محدثانی از اهل سنت را نام می‌برد که مسأله‌ی مهدویت را تبیین کرده‌اند و بسیاری از آن‌ها مورد پذیرش محدثین مشهور اهل سنت هستند.

بسیاری از مقاصد سفر شیخ صدوق شهرهایی بوده که عالمان سنی در آن کانون توجه مردم بوده اند و بارزترین وجوهی که حاکی از تفکر تقریبی بودن خط فکری این محدث بزرگ است تعامل با عالمان و مشایخ اهل سنت است و به همین دلیل به مکان‌های مختلف سفر می‌کرده و از علمای اهل سنت حدیث نقل می‌کرده و برای آن‌ها حدیث می‌گفته است.

برای دریافت دقیق و فهم بهتر این موضوع بایستی متوجه بود که این عالم مبرز شیعی اجازه روایت به علمای اهل سنت داده است بنابراین از دیگر اقدامات صدوق در جهت تحکیم وحدت میان امت‌های اسلامی همین اقدام وی می باشد ،شیخ صدوق به بسیاری از

علمای اهل سنت اجازه روایت داده و از بسیاری از آن‌ها اجازه روایی گرفته است

این امر آثار وضعی فراوانی داشته است که از جمله می توان به این موضوع پرداخت که شیعه نسبت به روایاتی که اهل سنت نقل می‌کند و اهل سنت نیز نسبت به روایاتی که شیعه نقل می کند اعتماد نسبی دارند و این بمنزله گامی مهم در جهت همزیستی متفکران عالم اسلام به سوی وحدت است؛ اگر چه این نکات حداقل‌هایی است که همه باید آن را بپذیرند ولی باید این مسأله را از دست آوردهای شیخ صدوق بدانیم و مورد توجه قرار دهیم.

گام دیگر شیخ صدوق که او را به نماد پیشتاز کم نظیر تقریب بین مذاهب اسلامی مبدل ساخته زدودن پیرایه هایی از مذهب شیعه است زیرا با تلاش زیاد ، بسیاری از شبهه‌های غالی‌گری را از فکر شیعه رفع می‌کند و تشیع خالص علوی و آنچه که آموزه‌های دقیق اهل بیت ـ علیهم السلام ـ است٬ متذکر می‌شود.
شیخ صدوق با افراط‌ها و تندروی‌هایی که سعی می شد به نام مکتب اهل بیت (ع) انجام شود مقابله می‌کرد و نسبت به افراط در برخی باورها و نسبت‌های الهی و ربانی به ائمه (ع) حساس بود و لذا در کتاب‌هایشان می‌بینیم در مقابل بحث غلو و اینکه تشیع منصوب به غلو بشود موضع مشخصی داشت.

نکته دیگر این است که شیخ صدوق به عنوان یک عالم شیعی با مدارا و اهتمام بایسته و بدون اینکه احساسات بقیه برانگیخته شود، در شهرهای مختلف که در بسیاری از آن‌ها اهل سنت ساکن بودند بحث و تدریس می‌کند و علم و دانش ایشان مورد توجه قرار می‌گیرد و از نقل حدیث ا او مجادله ای سر نمی گیرد.

درس و الگویی که این شیخ وارسته برای عالمان دینی اعم از سنی و شیعه در این روزگار عرضه کرده ایجاب می کند تا در سایه سار چنگ زدن به ریسمان محکم الهی برای پیشبرد اهداف عالیه دین مبین بدون پرداختن به حاشیه های کم اهمیت مجاهدت کنند و فریب توطیه های دشمنان دین حنیف را نخورند.

Scroll to Top